تحلیل صورت های مالی شرکت های سرمایه گذاری و هلدینگ ها
شرکت های سرمایه گذاری:
درآمدها: سود سهام (سود حاصل از خرید یک سهم و گرفتن دی پی اس)، سود اوراق مشارکت و سپرده بانکی، سود فروش سرمایه گذاری (مثلا فروختن سهم در قیمت های بالاتر)
شرکت های سرمایه گذاری سود اصلی خود را در آخر سال مالی می سازند.
مالیات: درآمد عملیاتی معاف از مالیات، درآمد متفرقه مشمول مالیات
صورت سود زیان: تلفیقی، اصلی
تلفیقی: صورت سود و زیان مجموعه هایی که بالای 50 درصد متعلق به شرکت سرمایه گذاری باشد، در صورت سود وزیان تلفیقی دیده می شود یعنی ما مجموعه شرکت هایی که زیرمجموعه هلدینگ ما هستند را زیر هم می آوریم، آنهایی که بالای 50 درصد هستند را جدا می کنیم و صورت مالی آنها را با هم جمع می کنیم یعنی فروش و بهای تمام شده آن شرکت ها را به صورت حسابی در کنار هم جمع می کنیم. مثلا اگر 55 درصد از یک شرکت متعلق به تایپکو است، سود و بهای تمام شده آن را حساب می کنیم و 55 درصد آن را در صورت تلفیقی می آوریم. به نوعی سود اصلی شرکت مربوط به همین تلفیقی است. در تلفیقی ای پی اس زیر مجموعه ها جمع می شود. (
صورت مالی تلفیقی: تلفیق صورت های مالی چند شرکت وابسته و تهیه گزارش نهایی که توسط شرکت مادر تهیه می شود.
شرکت مادر شرکت هایی که بیشتر از 50 درصد داخل آنها سهم دارد را مشمول خودش می کند.
یعنی تزارنامه سود زیان می شود مجموع عملکرد خودش و زیر مجمعه های 50 درصدی آن. یعنی شرکت مادر و زیرمجموعه ها را یک بنگاه اقتصادی واحد می بیند.
)
اصلی: همه شرکت های زیرمجموعه را در نظر می گیریم. یعنی بخش سود حاصل از سرمایه گذاری در صورت مالی اصلی، سود تقسیمی (DPS) تمامی شرکت های زیر مجموعه در نظر گرفته شده است. چه بالای 50 چه زیر 50. بر اساس سود و زیان اصلی است که شرکت وارد مجمع می شود و بر اساس صورت سود و زیان اصلی درصدی از ای پی اس خودش را تقسیم می کند. در اصلی DPS شرکت های زیرمجموعه جمع می شود.
پس EPS شرکت های بالای 50 درصد می شود EPS تلفیقی شرکت سرمایه گذاری. DPS تمامی شرکت های زیرمجموعه، می شود EPS اصلی شرکت سرمایه گذاری.
در شرکت های سرمایه گذاری دارایی های آنها قابل خرید و فروش است و این دارایی ها برای آنها سود آوری دارد. در شرکت های سرمایه گذاری ما باید حواسمان باشد که فقط به EPS آنها توجه نکنیم چرا که ممکن است در زیرمجوعه آنها شرکتی باشد که به دلیل شرایط خاص نتوانسته است سودآوری خوبی را داشته باشد اما در آینده می تواند به خوبی سود بسازد. همچنین باید به ارزش دارایی های شرکت هم توجه داشته باشیم که به آن NAV یا خالص ارزش دارایی گفته می شود.
خالص ارزش دارایی: بخشی از دارایی های شرکت که متعلق به شرکت اصلی است.
ما در این نوع شرکت ها خالص ارزش دارایی را به روز یا به ارزش ذاتی حساب کنیم.
ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام
ارزش افزوده پورتفوری بورسی و فرابورسی
ارزش افزوده پورتفوی خارج از بورس
سایر: ذخیره کاهش ارزش دارایی، سود دریافتنی،
نحوه محاسبه خالص ارزش دارایی:
ابتدا جمع حقوق صاحبان سهام را به دست می آوریم.
سپس به سراغ گزارش های ماهانه می رویم. در انتهای گزارش به عدد ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری ها توجه می کنیم و آن را به حقوق صاحبان سهام اضافه و کم می کنیم.
سپس به پرتفوی بورسی رفته و مقدار افزایش یا کاهش انتهای دوره را (پایین سمت چپ) اضافه یا کم می کنیم. مثلا قیمت روز سهام را تقسیم بر آخرین قیمتی که در گزارش می بینیم میکنیم و منهای یک میکنیم و ضربدر صد. سپس این عدد را در ارزش بازار ضرب می کنیم تا ارزش افزوده به دست آید.
در صورتی که در اواسط ماه باشیم، می بایست قیمت تک تک سهام را با با گزارش مقایسه کرده و ارزش افزوده انها را هم کم یا زیاد کنیم.
دو نوع محاسبه خالص ارزش دارایی:
1. به روز
2. محاسبه ارزش ذاتی. یعنی فقط به ارزش روز نگاه نمی کنیم و تحلیل می کنیم که این سهم در آینده چقدر ارزش خواهد داشت.
در شرکت های غیر بورسی، ارزش اسمی لزوما صد تومان نیست و فقط در بورس ارزش اسمی هر سهم صد تومان است.
در پورتفوی غیر بورسی تغییرات بسیار اندک است چون در بازار سرمایه نیستند و سهم های سریع المعامله نیستند و فروشنده خرد خاصی ندارند و خرید و فروش به صورت بلوکی است.
اما ارزش گذاری شرکت های غیربورسی به چه صورت است؟
بسیاری از تحلیل گران برای بورسی ها ارزش افزوده ای لحاظ نمی کنند و همان عدد بهای تمام شده را به عنوان ارزش روز در نظر می گیرند و عمل کار ما به پایان می رسد.
اما بسیاری از شرکت ها ارزش افزوده بالایی دارند چون بسیاری از آنها در سال های دور خریداری شده اند و ارزش افزوده آنها زیاد شده است و می توانند اعداد بزرگی را خودشان تعلق بدهند.
یا به صورت های مالی آنها دسترسی داریم و با توجه به صورت مالی ارزش گذاری می کنیم و یا با روش های دیگر این ارزش گذاری را انجام میدهیم.
ارزش گذاری پورتفوی غیر بورسی به 5 روش انجام می شود:
1. ارزش اسمی:
اگر به صورت مالی دسترسی نداریم و یا دسترسی داریم اما شرکت در حال ساخت است و به بهره برداری نرسیده و سودی ندارد و یا به هردلیل دیگری شرکت به سودآوری خاصی نرسیده است و سودی ندارد اما زیانی هم ندارد. پس آن را به ارزش اسمی لحاظ می کنیم.
2. بهای تمام شده
شرکت ممکن است ارزش اسمی اش هزار ریال باشد اما برای شرکت سرمایه گذاری ما برای هر سهم دو هزار ریال تمام شده است. پس ما در بهای تمام شده ارزش افزوده ای را ندیدیم.
در جایی که بهای تمام شده کمتر از ارش اسمی باشد و دسترسی به صورت مالی شرکت نداشته باشیم (یعنی مثلا سهم هزار ریالی 315 تومان برای شرکت تمام شده است)، ما ارزش اسمی را لحاظ می کنیم و ارزش افزده ای را در شرکت ملاحظه می کنیم.
اما اگر بهای تمام شده آن بیشتر باشد و دسترسی به صورت مالی شرکت نداریم، همان بهای تمام شده را در نظر می گیریم.
3. مقایسه با نماد مشابه بورسی:
در صورتی که اطلاعات شرکت دقیق نباشد و شرکت هنوز به بهره برداری نرسیده است و نمی توانیم خالص سود شرکت را محاسبه کنیم از این روش هم می توانیم استفاده کنیم.
مثلا اگر یک شرکت هنوز به بهره برداری نرسیده است، پس ما فقط بهای تمام شده را در نظر می گیریم اما وقتی به زمان بهره برداری نزدیک می شویم و بسیاری از داده های آن برای ما آشنا نیست و شناخت خاصی به آن نداریم و قدرت تحلیل را از ما می گیرد ما آن را با شرکتی در داخل بازار سرمایه مقایسه می کنیم.
4. ارزش حقوق صاحبان سهام
اگر به صورت های مالی شرکت دسترسی داشته باشیم، شرکت غیربورسی را در کدال سرچ می کنیم. سپس به سرغ آخرین ترازنامه آن میرویم. سود هر سهم در انجا نوشته شده است. سپس یک نسبت پی بر ای حدودی به آن می دهیم مثلا 5. انگاه ارزش هر سهم تقریبا به دست می آید. مثلا فرض کنید ارزش اسمی هر سهم آن صد تومان است. در ترازنامه به ازای هر سهم 200 تومان سود ساخته است. اگر آن را در 5 ضرب کنیم. پس هر سهم این شرکت تقریبا هزار تومان ارزش گذاری می شود. سپس به سراغ پورتفوی غیربورسی شرکت سرمایه گذاری می رویم تا بهای تمام شده هر سهم را حساب کنیم. فرض کنید برای شرکت هر سهم 200 تومان درامده است. پس این سهم، پنج برابر ارزش تمام شده خودش ارزش دارد. حال می توانیم ارزش افزوده را به راحتی حساب کنیم.
اگر شرکت مد نظر سود آوری نداشت و حتی به صد تومان هم نمی رسید، ما باز هم همان بهای تمام شده را در نظر میگیریم. (ارزش افزوده را صفر می گیریم)
وقتی به صورت های مالی شرکتی دسترسی اولیه ای داریم. یا مثلا شرکت نه سود دارد نه زیان و ما عدد خاصی در دست نداریم به قسمت ترازنامه می رویم و حقوق صاحبان سهام را نگاه میکنیم. حقوق صاحبان سهام را بر سرمایه شرکت تقسیم می کنیم مثلا می شود 3.5. یعنی این شرکت 3.5 برابر ارزش اسمی خودش، حقوق صاحبان سهام دارد. سپس دوباره به قسمت پورتفوی غیربورسی باز می گردیم. فرض کنید ارزش اسمی سهم 100 تومان است. پس ما این شرکت را حداقل می توانیم 350 تومان ارزش گذاری کنیم.
همچنین وقتی یک شرکت سرمایه گذاری در زیر مجموعه خودش یک شرکت سرمایه گذاری دیگر را هم دارد از این روش استفاده می کنیم.
5. تحلیل ارزش ذاتی بر حسب سودآوری
به صورت های مالی شرکت می رویم. به قسمت سود و زیان آخرین گزارش میان دوره ای می رویم. سود و زیان را در یک P/E ضرب می کنیم مثلا 5. و ارزش هر سهم را از این طریق به دست می آوریم. که این روش اصلی است. اما اگر به صورت مالی دسترسی نداشتیم یا شرکت به بهره برداری نرسیده یا سود و زیان مشخصی هنوز برای آن مشخص نیست، یکی از روش های بالا را مد نظر قرار می دهیم.